- مراسم خواستگاری
 
در روستای کوچینک بسیاری از رسم ها و آیین ها و اعتقادات دیرین به خصوص رسم و آیین عروسی همچنان است که قرنها پیش از آن معمول بوده بنابراین رسم دختر برای همسر آینده به عهده پسر نمی باشد بلکه اين پدر و مادر هستند که باید برای همسر آینده ی پسر خود تصمیم بگیرند که از چه خانواده ای دختر انتخاب کنند. معمولاً این انتخاب از میان اقوام نزدیک صورت می گیرد که غالبا دختر عمو , دختر عمه , دختر خاله و دختر دایی می باشد. گرچه از رسانه های گروهی اطلاع رسانی می شود که ازدواجهای فامیلی منجر به بیماری می شود ولی باز هم اکثراً ترجیح می دهند به اصطلاح با خودمانی ها ازدواج کنند.پدر و مادر دختررا انتخاب می کنند.
یک نفر از خویشاوندان پسر به خانه ی پدر دختر می رود و پس از تعارفات مقدماتی به اصل موضوع که همان خواستگاری دختر است می پردازند پدر دختر پاسخ را به چند روز بعدموکول می کند و می گوید باید دیگران مشورت می کند پس از چند روز دوباره به خانه ی پدر دختر می آید و نتیجه ی خواستگاری را جویا می شود همچنین بنا بر رسوم روستا تا قبل از مراسم ازدواج پسر و دختر اصلا هم دیگر را نمی بينند.

ازدواج​​​​​​​

- نشانگی(حلقه)
 
در این مرحله خانواده داماد بعد از اينکه پدر عروس موافقت خود را اعلام کرد لوازمی را به عنوان نشانه به خانه ی عروس می برند بدین معنی است که موضوع خواستگاری دختر را برای داماد علنی کنند واين لوازم شامل وسایل لوکس زنانه همراه با یک انگشتر طلا است.

​- عقد
 
معمولا بعد از نماز ظهر یا عصر روز عروسی, داماد به همراه چند تن از ملا و خویشاوندان و بزرگان روستا به مسجد می روند تا مراسم عقد را انجام دهند و همچنین پدر عروس به همراه خویشاوندانش در مسجد حضور پیدامی کنند البته عروس در این مراسم شرکت نمی کند پدرش یا یکی از محرم ها به عنوان وکیل عروس شرکت می کند و بعد ملا عقد نامه را
می نویسد چند تن از معتمدین محل به عنوان شاهد عقد نامه را امضاء می کنند و ملا عقد نامه را برای اهل مجلس
​​​​​​​می خواند.

 جهاز : (به مهریه جهاز می گویند)
 
در گذشته جهاز دختران عبارت بوده از یک تکه زمین کشاورزی . چند بوته نخل خرما ‏ برده و طلا ولی امروزه زمین .نخل و طلا می باشد.رسم این است که دوازده تا بیست مثقال طلا را به عنوان جهاز تعیین می کنند که بستگی به وضع داماد است که جهاز را یک جا يا بعداً پرداخت کند.یعنی در پرداخت آن اجباری نیست,در این روستا برای پرداخت مهریه به داماد زیاد سخت نمی گیرند یعنی در واقع فقط همان زمین ,نخل وطلایی که در عقد نامه است آن هم نه بصورت نقد. بلکه هر وقت که فرد توان ‏ را داشت بپردازد,چون سن ازدواج در روستا بسیار پایین است (در این روستا ازدواج بین پسر ۱۵ساله با دختر ۱۳ ساله معمول است مخصوصا امروزه بیشتر ازدواج ها در همین سنین صورت می گیرد) خانواده عروس معتقدند داماد فعلا به آن سنی نرسیده است که بتواند مهریه پرداخت کند ,درنتیجه به و فرصت داده می شود تا تحصیلات خود را به پایان برساند ویا صاحب یک شغل شود در این
 دوران هم از طرف خانواده خود وهم از طرف خانواده عروس حمایت می شود

 - پلبیر: (حجله)
 
در روز قبل از شب عروسی در خانه ی پدر عروس می بندند عروس کل دو روز را در داخل پلبیر می ماند و حق ندارد از آن بیرون برود تا شب عروسی که او را آرایش کرده و به خانه ی خودش برود

- مراسم عروسی
 
روز عروسی داماد با یکی از بزرگان. یک نفر را به خانه ی تک تک اهالی روستا میفرستد تا برای صرف شام دعوت کند همچنین مادر داماد چند نفر از خانم ها را برای دعوت زنان میفرستند.در روز عروسی مهمانان(مرد) در خانه ی پدر داماد جمع می شوند و زنان در خانه ی پدر عروس جمع می شوند. در مراسم روز عروسی قبلا ساز و دهل بوده ولی امروزه به علت مخالفت ملاهای محل با ساز و دهل. به ندرت دیده می شود.امروزه در مراسم ازدواج اکثراً فقط شام می دهند ولی در گذشته تا یک هفته مراسم می گرفتند و در این مدت شام و نهار می دادند. در شب عروسی بعد از آماده شدن و استحمام داماد یکی از خویشاوندان دست او را می گیرد تا او را به خانه ی عروس ببرد. هنگام ورود داماد به خانه ی عروس برسر او پول و شکلات می ريزند در این هنگام داماد همراه با کسی که دست او را گرفته وارد خانه می شوند و داماد دو رکعت نماز
​​​​​​​می خواند همراهش منتظر می ماند تا نماز تمام شود وقتی که نماز تمام شد. او بر می گردد داماد کنار عروس می نشیند در ضمن از این لحظه به بعد آقایان حق ورود به خانه را ندارند فقط خانم ها هستند بعد از نشستن داماد یک لیوان شربت به او می دهند که باید نصف آن را بخورد و نصف دیگر را به عروس بدهد خانم ها حدودا یک ساعت بعد بیرون می روند به داماد به اصطلاح محلی سالونک می گویند و رسم بر این است که داماد حداقل یک سال در خانه ی پدر زن زندگی میکند

- بجار
 
بجار رسمی است که در همه ی بلوچستان بین بلوچ ها رایج است و این رسم بخاطر این انجام می شود تا مراسم عروسی جوانان راحت تر انجام شود.هنگامی که پسری قصد ازدواج دارد همسایگان و خویشاوندان به این جوان کمک می کنند. هر کدام لوازمی از عروسی فرد را تهیه می کند تا مراسم ازدواج به خوبی برگذار شود و شخصی که کمک دریافت می کند خود را موظف می داند که در عروسی شخص کمک کننده یا نزدیکان او اين عمل را متقابلاً انجام دهد.

- حنا بندی
 
حنا بندی در دو شب برگذار می شود . شب اول را " دُز کی" می گویندو شب دوم را " سیر شپ" می گویند که در شب اول بعد از شام اقوام نزدیک داماد در خانه ی داماد و عروس در خانه ی عروس برا ی حنا بندی می روند که حنا بندی داماد به طور ساده فقط در کف پاها و دست ها می باشد ولی حنا بندی عروس ساده نیست یعنی دست و پاهای او را با طرحهای فراوان حنا بندی می کنند در شب دوم همه ی اهالی روستا در مراسم حنا بندی که طبق شب اول می باشد شرکت می کنند